کد مطلب:217460 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:255

امام کاظم و صفوان بن مهران
صفوان بن مهران جمال گوید: روزی به خدمت ابوالحسن اول (امام كاظم (علیه السلام)) رسیدم، فرمود: صفوان! همه چیز تو خوب است، مگر یك چیز. گفتم: فدایت شوم، آن كدام است؟!

فرمود: آن كه شتران خود را به هارون رشید كرایه می دهی، گفتم: به خدا قسم من برای تكبر، افتخار، شكار و لهو كرایه نمی دهم، بلكه فقط برای سفر مكه كرایه می دهم، وانگهی خودم با شتران نمی روم، بعضی از غلامان خود را می فرستم.

فرمود: یا صفوان! آیا پول كرایه را مقروض می مانند یا در اول می دهند؟ گفتم: بعد از عمل حج می دهند. فرمود: دوست داری زنده بمانند تا كرایه تو را بدهند؟ گفتم: آری.

فرمود: هر كه بقای آنها را دوست دارد، با آنهاست و هر كه با آنها باشد اهل آتش است.

صفوان گوید: رفتم همه شتران را فروختم، هارون چون از این كار مطلع شد، مرا خواست و گفت: گزارش رسید كه شتران خود را فروخته ای، گفتم: آری، گفت: چرا؟ گفتم: خودم پیر شده ام، غلامان نیز درست كار نمی كنند.

گفت: هیهات هیهات، می دانم كدام كس به این كار دلالت كرده است، موسی بن جعفر به این عمل اشاره كرده است. گفتم: مرا با موسی بن جعفر چه كار؟ گفت: ساكت باش، به خدا اگر حسن مصاحبتت نبود تو را می كشتم. [1] .

نگارنده گوید: صفوان بن مهران أسدی از راویان موثق و از اهل كوفه بود، او از احادیث امامان صلوات الله علیهم كتابی نوشته است، او از كرایه دادن شتران امرار معاش می كرد، كه صفوان جمال نام گرفته بود، او دفعات متعددی حضرت صادق صلوات الله علیه را از مدینه به كوفه و بغداد آورده است.

او همان است كه زیارت وارث و دعای علقمه و زیارت رجبیه امام حسین صلوات الله علیه را از امام صادق (علیه السلام) نقل كرده است، رضوان الله علیه.


[1] رجال كشي: (صفوان).